2007-04-23

دیگر من داد
دیگر من فریاد
مدت هاست که دیگر
نه داد و نه فریاد
گاهی اشکی
همین هم خوبست
همین هم خوبست
اگر قدرش را
همین هم را
گلوله ی بغضم
گلویم را
...می
...نمی




3 comments:

Anonymous said...

digar neminevisam ta amry naba shat !!!!!!!!!!!!!!!

Anonymous said...

وقتي كه هيچ چيز نداري – وقتي كه دستهايت – ويرانه هايي هستند – بي هيچ انتظاري حتي بي هيچ حسرتي – ديگر چه بيم آنكه ترا آفتاب و ماه ننوازند؟ "وقتي ميعادي نباشد،رفتن چرا ؟" ناچار برجا ميمانيم، "ماندن" در آخرين نقطه همه رفتن ها نشسته است .

Anonymous said...

و زبان که قلمرو بی گناه ترین همه ی پیشه هاست خطر ناک ترین همه ی داشته ها نیز هست