2008-06-18

نشسته بر سنگ
سیاه
چشم ها بر چین آرنج زاویه بسته
چک چک مه از برگ انجیر بن
بر مژه هاش
قطره ای تا نوک چانه
سقف شکسته
صدا صدای چکیدن و گاهی رد ماشین
روی سنگلاخ عبور
شت ضربه ی تبر
بر نارون سال بسته
هرم خون در شقیقه هاش مکرمه
صوت تماس سنگ با جمجمه
جرم غریزه در کالبد ترس
در آخرین ساعت چا ر دیوار و کودک چار


در سکناتش
راه گرفته خطی زرد از مثانه تا راه آب
خط بی تفاوتی از دامنش تا راه آب
مکرمه زرد!
چوب بلوط شاخه می شود از خط خیس
با چنگ کودک چار
کودک مکرمه در تصور آلت عیش
کودک محصنه ی زرد