... انیمای من
شب ٬ شب فرنگیس خوانی بود
شب ٬ شب فرنگیس خوانی بود
می خونم آخ " گفتناش وصف حالی بود"
کاغذ سفید مچاله توی دستم بود
. بازش کردم . صافش کردم
بعد با مداد چشم خودش روی کاغذ
هی نوشتم فرنگیس
هی نوشتم فرنگیس
... هی نوشتم
ختم فرنگیس گرفته بودم آن شب
عشقتو داغونم" به سر گرفته بودم آن شب"
کاغذ سفید مچاله توی دستم بود
. بازش کردم . صافش کردم
بعد با مداد چشم خودش روی کاغذ
هی نوشتم فرنگیس
هی نوشتم فرنگیس
... هی نوشتم
ختم فرنگیس گرفته بودم آن شب
عشقتو داغونم" به سر گرفته بودم آن شب"
2 comments:
نه در مسجد گذارندم كه رندي نه در ميخانه، كاين خمار خام است
ميان مسجد و ميخانه راهيست غريبم ، سائلم ، آن ره كدام است
nemidonam chibenevisam !
Post a Comment