2007-07-17

دوست دارم نداشته باشمت
اگر قرار است معمولی داشته باشمت

1 comment:

Anonymous said...

گِله

از زندگی گِله ای ندارم.
از بادهاکه جهان را چرخانده اند و هم امروز،
به منش می سپارند.
از آفتاب،
که به رایگان روشنی می بخشد
تا راهم رابیابم.
از آبها،
که به تاریکی پنهان می شوند
و دربرابر تشنگان می لرزند.
از باد و از آب گله ای ندارم
اگرچه به بادم می دهند
اگر چه بر ابم می سپارند
اگر چه فرو می رود که بر آید آفتاب
تا شماره کند روزهایم را
از تاریکی و روشنی گله ای ندارم
چرا که جهان از آن من نیست
و آفتاب و ستارگانم
نمی شناسد.