غروب بوددست باد ازلای پنجرهشعله ی بی حال بخاری را به بازی گرفته بودظرف ها آلوده به میوه بودبویی عجیب پیچیده بودبلند شدمنگاه کردمافسانه ی سیب کرم گذاشته بود
: )
Post a Comment
1 comment:
: )
Post a Comment